آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان خلیـل کـُـرد ـ بهـار ـ همـدان و آدرس khalilkord.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 21 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 22 بازدید ماه : 21 بازدید کل : 67169 تعداد مطالب : 27 تعداد نظرات : 9 تعداد آنلاین : 1
<-PollName-> <-PollItems->
<-PollName->
<-PollItems->
« کنایه ها و ضرب المثل های ترکی »
( س . ش . ص . ض )
[ س ]
* « »
* « سارو سامـان آلتـونّــان، سـو یـِـرِیـــدَن . » ** « از زیر کاه زرد، آب حرکت دهنده . ( مکّار ) . » **
* « سـاق بـاش، گـورا آپـارمـــاز . » ** « سر سالم، به گور نمی بـَــره . » **
* « سـاق باشیـنـا، سـقّـز یـاپـوشــدُروب . » ** « به سر سالمش، آدامس چسبانده . » **
[ سـاق بـاشـا، سـقّـز یـاپـوشــدورمــاخ . ] ** « به سر سالم، آدامس چسباندن . » **
* « سِـئقِــر اؤزونـَـه گُـودانـَـه اَکَــنـــدَه، بـاشِـی گـیـجـــالار . » ** « گاو هنگام کاشتن [گاودانه] برای خودش، سرش گیج میره ( سرگیجه میگیره ) . » **
* « سحری گؤنونّن یارومیان، آشقام گؤنونّن یاروماز . » ** « [کسی که] از آفتاب صبح خری نبیند، [مسلّماً] از آفتاب عصر خیر و بهره ای نخواهد دید . » **
* « سقّـالیـنی دِیئرمـانّـا آقـاردوب . » ** « ریشش را در آسیاب سفید کرده است . » **
* « سـئوزو آت یــِـرَه، صـاحـابـو تـاپـار . » ** « حرفو بینداز زمین، صاحبش پیداش میکنه . » **
* « سـئوزو، ایشـیـدَنـیـنـَـه دی . » ** « حرف را به شنونده اش [آدم حرف شنو] بگو . » **
* « سـئوزیـن بـاجـیـا دیـمَــه، چـونـکـه بـاجـیـنـیـن دا، بـاجـیـسـی وار . » ** « حرفت را به خواهرت نگو، چونکه خواهرت هم، خواهر داره . » **
* « سـئوزیـن راسـتـونـو، اوشـاقــدان ایـشِـــد . » ** « حرف راست (حقیقت) را از بچّه بشنو . » **
* « سَـن آغـا مَـن آغـا، اینَــک لَــرِه کـیــم سـاغــا ؟ » ** « تو خانم من خانم [ارباب]، [پس] گاوها را چه کسی بدوشه ؟ » **
* « سَـن چؤرگـی آت سُـووا، بـالـوق بیلـمَـه سِـی، خـالـوق بیلَـــر . » ** « تو نان را در آب بینداز، [حتّی اگر] ماهی نداند، خالق (خداوند) [که] میداند . » **
* « سَـن یَـئن خـورمـانیـن، مَـن چـیـنـجَـه سـیـنـَن اُویـنــامـوشـــام . » ** « اون خرمایی که تو خوردی، من با هسته اش بازی کرده ام . » **
* « سـؤز، سـؤز گَـتِـیـــرَر . » ** « حرف، حرف میاورد . » **
* « سئورودَن آیـرو دوَشـه نی، قـورد یَـئـــر . » ** « [دام] از گلّه جدا افتاده (شده) را، گرگ میخورد . » **
* « سـؤزیـن پیشـیــر، چـاخـــارد . » ** « حرفت را بپز، در بیار . (حرفت را پخته بزن .) » **
* « سـو آخـار، یـولــونــو تـاپــار . » ** « آب جاری (روان) میشه، راه [خود] شو پیدا میکنه . » **
* « سئوتـلــو دُوار، سئورودَن چـیـخـمَـــز . » ** « دام شیری (شیرده، شیردار) از گلّه جدا نمیشه . » **
* « سُـوین سُـوخ اولسـون، چـورَگـیـن ایـسِّــه . » ** « [الهی] آبت خنک، نانت گرم [تازه] باشد . » **
* « سیـچـان ایـشـامـاقــو، دریـایـَـه قـُــوّت دِر . » ** « ادرار موش، برای دریا قوّتی (کمک) است . » **
* « سیـچـان دَلِـگـیـنـی، سـاتـون آلـی . » ** « [از ترس جانش] سوراخ موش را نقدی میخرد . » **
* « سیـچـان دَلِـگَــه گِــدَه بـیـلـمی، بـیــر سئـوپـورگَــه دَه بـاغـلـیــوب قـویـروقـونــا . » ** « موش نمی تونه به سوراخ بـِـــرِه، یه جارو هم به دمش بسته . » **
[ ش ]
* « شاهی نـان شیلّـَه یی مَــز، قِــرخ آتـلی نـان کَـنــدَه گیرمَـــز . » ** « با شاه [آش] شلّه نمی خوره، باچهل اسب سوار وارد روستا نمیشه . » **
* « شـرطِــه، شُـخُــم نـا، کَـسِـــرَم، خرمنــدَه داوامیــز اولمـاسـین . » ** « شرط (حجّت) را در شخم تمام میکنم، [تا] در موقع خرمن دعوامون نشه . » **
* « شریک یاخچو اولایــدی، خدا ائوزیچی یاراداردی . » ** « [اگه] شریک خوب بود، خداوند برای خودش می آفرید . » **
* « شـمــرین اؤزونـو، آق ائلیـب . » ** « روی شمر را سفید کرده است . » **
* « شنـبـه یـاغـان، جمـعـه آچــار؛ جمـعـه یـاغـان، نه وقـت آچـــار ؟ » ** « بارش شنبه، جمعه باز (قطع) میشه؛ بارش جمعه چه موقع باز (قطع) میشه ؟ » **
[ جمعـه یاغان، شنبه آچـار؛ شنبه یاغـان، نه وقت آچـار ؟ ] ** « بارش جمعه، شنبه باز (قطع) میشه؛ بارش شنبه چه موقع باز (قطع) میشه ؟ » **
[ ض ]
* « ضَــرَرین هــر یِــرینَـــن قِـیــدَه سَـن، منفـعـت دِر . » ** « از هر جای ضرر برگردی، منفعت است . » **
[ ع ]
* « عـاشّـوقـو یقـلّـــر،اویـنــامـاقـوچـو . » ** « قاپ را جمع میکنند، برای بازی کردن . » **
* « عقلـه اولمـیــانـی، جـانــو عــذّابـــدا . » ** « هر کس عقل نداشته باشد، جانش در عذاب است . » **
[ عقل اولـمــاسـا، جـان عــذّابـــدا . ] ** « عقل که نباشد، جان در عذابه . » **
( http://KhalilKord.LoxBlog.Com )
کد را وارد نمایید:
عضو شوید
عضویت سریع